دفترچه خاطرات آنلاین

ساخت وبلاگ

امکانات وب

سلام به خودم چون اینجا فقط مال خودمهالان دارم تایپ ده انگشتی میکنم برای همین بشدت سرعت تایپ پایینهالان دارم هی برای خودم فونت وسایزو ... عوض میکنم.بلاگر بودن رو یادم رفته.اما خب حقیقتا من به اینجا تعلق دارم.چیشد که به فکر وبلاگ زدن افتادم؟راستش آقای خونه چند روزیه برای خونه سیستم گرفته و من به محض دیدن سیستم کنج خونه یاد وبلاگ نویسی افتادم.یاد روزای ۱۴ سالگی که وارد دنیای وبلاگ شدم.و چقد دوست داشتنی بود برام اون دنیا...تو وبلاگم تنها جایی بود که خودم بودم. تنها جایی که نقاب نمیزدم.تنها جایی که بدون ترس از رویا هام مینوشتم.جایی که شادی هام و غم هام رو ثبت میکردم...خنده هام و اشک هام... اتفاقات خوب و اتفاقات بد...تنهایی ها و حتی تنها شدن بعد از یک روز شلوغ ...اونجا میشد بهتر از هرجایی مهدیه رو شناخت!و حالا و امروز من دارم روزهایی در بیست و ششمین سال عمرم رو سپری میکنم.من با همه تغییر هام و با همه نقص هام اینجام...که باز بنویسم فقط هم برای خودم بنویسم...بریم که داشته باشیم یه وبلاگ خوب و دوسداشتنی رو یه خونه مجازی رو ...خداحافظ + نوشته شده در چهارشنبه شانزدهم آذر ۱۴۰۱ ساعت 14:53 توسط ماهی سیاه  |  دفترچه خاطرات آنلاین...ادامه مطلب
ما را در سایت دفترچه خاطرات آنلاین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mahi7670 بازدید : 58 تاريخ : يکشنبه 27 آذر 1401 ساعت: 19:11